مارکوپولو و سفرهایش

مارکوپولو و سفرهایش

مارکوپولو

مارکوپولو (marco polo) تاجر و جهانگردی ونیزی (ایتالیا) در قرن سیزدهم میلادی بود. که سفرهای مارکوپولو در کتابی به همین نام ثبت شده است. اما در کتاب سفرنامه های مارکوپولو ایران چگونه بوده است؟ در ادامه با آغاز سفر و زندگی مارکوپولو به آسیا و همچنین ایران در سفرنامه های مارکوپولو را بررسی  می کنیم با ایران نیهون همراه باشید.

زندگی نامه مارکوپولو

مارکوپولو در 15 دسامبر 1254 میلادی در ونیز در ایتالیا به دنیا آمد، پدر مارکوپولو  (نیکلاس پولو) تاجر بود که بیشتر با خاورمیانه در تجارت بوده و از این راه به اعتبار و ثروت رسیده بود.

پیش از تولد مارکو ، پدرش نیکلاس و بردارش مافئو به یک سفر  سفر تجاری رفته بودند. بنا بر کتاب سفرهای مارکوپولو پدر و عموی مارکو از بیشتر منطقه‌های آسیا گذر کردند و با قوبلای‌خان هم دیدار داشتند. در این میان مادر مارکو نیز از دنیا می‌رود و مارکو به ناچار پیش عمو و عمه اش بزرگ می‌شود.

سال 1269 پدر و عموی مارکو به ونیز (ایتالیا) بازگشتند و مارکو را برای نخستین بار دیدند. پس از آن پدر و عمو به همراه مارکو برای سفر به آسیا به وسیله کشتی، دوباره آماده شدند و مارکو که از کودکی عاشق سفر و ماجراجویی بود، مارکو سفر تاريخی خود را در 24 آوريل سال 1271 میلادی شروع کرد. که در آن زمان ماركوپولو تنها هفده سال سن داشت.

سفرهای مارکوپولو

سفرهای مارکوپولو در سرزمین های مانند :  فلسطین ، ایران ، ترکستان و سرانجام تا چین ادامه داشت و بازگشت مارکو نیز در سال 1292 میلادی از سوماترا ، جاوه ، سیلان ، سواحل هندوستان ، ایران و سرانجام سواحل دریای سیاه ، قسطنطنیه صورت گرفت و به ونیز رسید.

ماركو در سال 1295 میلادی پس از 24 سال سفر تاریخی درحالی که مقدار زیادی پول و گنجینه همراه خود داشت، به زادگاهش ونيز (ایتالیا) بازگشت.

ماركو پولو در جريان یک جنگ دريايى به اسارت درآمد و زندانی شد. در زمان اسارت مارکو در زندان، داستان سفرهایش برای هم‌ بندی‌ اش (روستیکلو دا پیزا) تعریف کرد و او داستان‌های مارکوپولو را مکتوب کرد و مشخص نیست که روستیکلو دا پیزا  از خودش اطلاعاتی به آن افزوده است یا نه؟!

این کتاب با نام سفرهای مارکوپولو خیلی زود در سراسر اروپا پخش شد و همين اثر موجب شهرت جهانی مارکو شد. این کتاب در شناساندن آسیای مرکزی و چین به اروپاییان نقش کلیدی داشت.

کتاب سفرهای مارکوپولو

کتاب سفرهای مارکوپولو در دوره رنسانس منبع اصلی اطلاعات درباره مشرق زمين بود. ماركوپولو در اين كتاب اخباری از واقعيات مشرق زمين به ويژه چين را نگاشته بود و مسائلی از قبيل پول كاغذی، پل‌‏های بلند، نيروهای امنيتی، پست، نظافت و بهداشت و حكومت را مطرح كرد. حتی گفته می‌شود مارکو پاستا را از چین به ونیز آورده است.

ماركوپولو در سال 1299 از زندان آزاد شد و به ونیز بازگشت. پدر و عمویش یک خانه بزرگ در بخش مرکزی شهر به نام کنترادا سن جیوانی کریسوستومو برای خود فراهم کرده بودند. کار تجاری آن‌ها ادامه یافت و رونق گرفت و مارکو خیلی زود یک تاجر ثروتمند شد.

مارکو کاروان‌های تجاری دیگری را عازم سفر کرد اما خودش دیگر ونیز را ترک نکرد. در سال 1300 با دوناتا بدوئر دختر ویتاله بدوئر که خود یک تاجر بود ازدواج کرد.

مرگ مارکو پولو

در سال 1323 مارکو را به‌دلیل بیماری بستری کردند. ماركوپولو سرانجام در 9 ژانویه سال 1324 میلادی و در سن ۷۰ سالگی درگذشت. وی در کلیسای (سن لورنزو) به خاک سپرده شد.

* سفرهاهای مارکوپولو، الهام‌بخش کسانی چون کریستف کلمب بود.

ایران در سفرنامه مارکو پولو

مارکوپولو در سفرنامه خود صفحات بسیار کمی را به ایران اختصاص داده است که جمعا سیزده صفحه می باشد ولی همین مقدار از توصیفات کوتاهش نکات بسیار مهم از ایران را ذکر کرده است.

تبریز از دید مارکوپولو

* شهر توریز یا همان تبریز نخستین شهر بزرگ بود که‏ مارکوپولو از آن دیدن می‌کند، مارکو شهر تبریز را به نام کهن و رایج آن روز (توریز) می‌خواند.

مارکو این شهر را ناحیه‏ ای از عراق‏ عجم‏ می‌ پندارد که دارای قلاع بزرگ و مرکز تجارت و هنر در آن منطقه است‏. همچنین یادآور می‌شود که شهر موقعیتی عالی دارد و کالاهای تجارتی‏ بسیاری از هندوستان، بغداد، موصل، هرمز و دیگر نواحی به آنجا وارد می‌شود.

یزد از دید مارکو پولو

* شهر یزد را بزرگ، زیبا و پر رونق توصیف می‌کند، بویژه که پارچه‌های ابریشمی موسوم به (یزدی) نزد بازرگانان شهرت فراوانی داشته‌ است.

مارکو وسعت منطقهٔ یزد را (هفت‏ روز راه‏پیمایی) دانسته و خود نیز ظرف همین مدت به قلمرو کرمان رسیده‏ است. نخلستان‌های زیاد و وجود شکار مانند بلدرچین و کبک برای مارکو بسیار جالب بوده‌است. یزد در آن ایام از شهرهای مشهور و از حیث بازرگانی‏ بسیار پر رونق  تلقی می شد.

* مارکو پولو تصادفا به قلعه‌ای‏ بر می‌خورد که به (قلعهٔ آتش‏پرستان) معروف بوده که با توجه به اینکه‏ در نواحی مرکزی ایران، زرتشتیان ایران سکونت دارند، چنین برمی‌آید که‏ مارکو با برخی از پیروان زرتشت ملاقات کرده‌است. در بخشی دیگر چنین می پندارد که ایرانیان‏ همواره کوشش می‌کردند تا آتش مقدس را روشن نگاه دارند.

کرمان از دید مارکوپولو

* کرمان، وی به حکومت تاتارها اشاره می‌کند و این سرزمین را مرکز سنگ‌های قیمتی مانند فیروزه و سنگهای صنعتی مانند آهن می‏ داند. علاوه بر آن زنان هنرمند کرمانی در نقش آفرینی پارچه‌های ابریشمی و تولید صنایع دیگر دستی نقش فعال خود را داشته ‏اند. در این منطقه نیز پرندگانی مانند شاهین و کبک مورد توجه مارکو قرار گرفته‌است.

هرمز از دید مارکوپولو

* هرمز ، دشت هرمز و رودخانه میناب‏ را مارکو منطقهٔ سرسبز و پر میوه‏ای می‏داند که بسیار متنوع است. هرمز که ناحیه‏ای قدیمی است، محل دادوستد بازرگانان خلیج فارس و کیش بوده‌ است.

مار کوپولو به موقعیت بندری هرمز و رونق آن در رابطه با تجار هندی اشاره می‏ کند، کشتی‌های بزرگ مملو از ادویه و مروارید این منطقه بین عامهٔ مردم به (شهر دقیانوس ) معروف است و امروزه نیز خرابه‌های آن را در بخش شمالی جیرفت دانسته ‏اند.

مارکو به صنعت کشتی‏سازی ایران در آن ایام‏ اشاره می‌ کند و شیوهٔ ساخت آن را مورد انتقاد قرار می‏ دهد و قیر اندود نکردن کشتی‌ها را از معایب‏ آن می ‏داند زیرا که‏ بسیاری از آنها غرق می‌شده‌ اند.

دشت کویر از دید مارکوپولو

* مارکو پولو هنگام گذشتن از دشت کویر برای اولین‌بار با قنات مواجه می‏ شود و از آن به عنوان رودی یاد می‌کند که در مسیر آن غارهایی کنده شده و آب، گاه‏ در بستری زمینی و گاه زیرزمینی جاری می‌شود.

5 1 رای
امتیاز بدهید
Subscribe
Notify of
0 Comments
Inline Feedbacks
مشاهده همه نظرات